نویسنده: سیما لبیبی
نود درصد تمام رهبریها نه از رأس، بلکه از میان ساختار سازمانی روی میدهد. (جان سی مکسول)
پاپ فرانسیس، گاندی، دالایی لاما، نلسون ماندلا، مارتین لوترکینگ و … همگی افراد بزرگی بودند و دست کم زندگی صدها هزار یا شاید میلیون ها نفر را تحت تاثیر قرارداده اند. با این حال چنین تصویری میتواند گمراه کننده باشد. واقعیت این است که نود درصد تمام رهبری ها نه از رأس، بلکه از میان ساختار سازمانی روی میدهد. اغلب سازمان ها فقط یک رهبر دارد. خب اگر شما آن یک نفر نباشید چه میکنید؟ سوالی که پس از برگزاری اغلب کلاس ها و همایش ها برای شرکت کنندگان پیش می آید: “من از آنچه آموختم خوشم آمد، اما نمی توانم از آن استفاده کنم. من رهبر اصلی نیستم و شخصی که تحت مدیریت او کار میکنم در بهترین حالت فردی متوسط است!”
اگر میخواهید گروگان محیط، وضعیت یا موقعیت و مقام خود نباشید، لزومی ندارد که مدیرعامل باشید تا بتوانید به طور موثر رهبری کنید. شما می توانید بیاموزید که با قدرت رهبری خود تاثیرگذار باشید، حتی اگر رئیسی داشته باشید که رهبر خوبی نباشد! با رهبری 360 درجه می توانید در هر جای ساختار سازمانی بر تاثیرو نفوذ خود بیافزایید. یادبگیرید بالادستها، هم ردیفها و پایین دستهای خود را رهبری کنید و از سطوح پنجگانه رهبری بالا روید.
- سطح اول رهبری: موقعیت و جایگاه
افراد از شما پیروی می کنند چون چارهای جز آن ندارند.
در این سطح از رهبری شما صرفا از موقعیتی که دارید استفاده میکنید. ممکن است این موقعیت کارگر خط تولید سوپروایزر یا مدیرعامل باشد. در این موقعیت حقوق و قدرتی متناسب با آن به شما واگذار میگردد. اگر صرفا از این حقوق استفاده کنید و کاری برای افزایش نفوذتان انجام ندهید در اولین جایگاه باقی ماندهاید. افراد صرفا در حد و مرز قدرت و اختیارات واگذار شده به شما، از شما پیروی میکنند! هر چه مقام شما پایینتر باشد این قدرت کمتر است. اما خبر خوب اینکه شما میتوانید در سطوح پنجگانه رهبری از این سطح گذر کنید و بالاتر روید اگر گزاره هایی از این قبیل در مورد شما صدق میکند:
- من به تک تک افرادم به چشم یک انسان نگاه می کنم، نه به نقش و وظیفه شان.
- فکر می کنم موقعیت فعلی ام فرصتی برای یادگیری است، نه جایگاهی که باید از آن محافظت کنم.
- کارکنان من دوست دارند کارهایی فراتر از وظایف شغلی و مسئولیت هایشان انجام دهند.
- می دانم روبه رو شدن با مشکلات افراد بخشی از فرآیند رهبری است و آن را به عنوان بخشی از کارم پذیرفتهام و …
- سطح دوم رهبری: توافق
در این سطح از رهبری، روبط حاکم میگردد. راههای ارتباطی باز می شود، صداقت و درستی منجر به ایجاد اعتماد میگردد. رهبران در این مرحله بجای من بر ما تمرکز میکنند. رهبری توافقی انرژی را بالا میبرد و راههای ارتباطی را باز میکند. اما این خطر وجود دارد فقط افرادی را جذب کنید که مانند شما هستند. رهبران توافقی ممکن است مورد سوء استفاده قرارگیرند و درگیری بیش از حد روی ارتباط ممکن است سازمان را از رسیدن به اهداف اصلی بازدارد. اگر بتوانید با حذف دستاوردهای این مرحله به اهداف و مقصد اصلی در سازمان نیز فکر کنید می توانید وارد مرحله سوم از سطوح پنجگانه رهبری شوید.
- سطح سوم رهبری: نتایج (تولید)
کسب نتایج به رهبران اعتبار میدهد. در سطح سوم رهبری به دلیل موفقیت های کسب شده توسط رهبر که کارکنان آنها را حس کردهاند، از او پیروی میکنند. شتاب موجود منجر به حل مشکلات سازمان میشود. تلاش رهبر برای انجام وظایف و کار محوله وقتی منجر به نتیجه میگردد و از شعار خارج میشود، تاثیر متفاوت و بینظیری خواهد داشت. رهبری نتیجهگرا الگویی برای افراد محسوب میشود و استانداردها را به آنها نشان میدهد. با این وجود این مرحلهی رهبری مستلزم گرفتن تصمیمات دشوار است. ممکن است به دلیل بهرهور بودن و کسب نتایج خود را یک رهبر کامل تصور کنید اما این کافی نیست. برای پیشرفت و بالاتر تر رفتن از این مرحله باید تیم خود را بسازید.
- سطح چهارم رهبری: رشد و پرورش دیگران
برای رسیدن به سطح چهارم رهبری باید بر ارتقای دیگران تمرکز کنید. در این مرحله هدف شما این است که خود را وقف تک تک افرادی که رهبری میکنید نمایید. روحیه دهید، مهارتهایشان را افزایش دهید و تواناییهای رهبری آنان را پرورش دهید. در واقع شما رهبر جدیدی خلق میکنید و میسازید. به آنها ارزش دهید، به ارزش آنها بیافزایید و باز هم آنها را با ارزشتر کنید. در این مرحله باید 80 درصد از توجهتان را بردیگران و کمک و یادگیری آنها متمرکز کنید. نقش یک رهبر، کنترل افراد یا برتر از همه ایستادن نیست، بلکه راهنمایی دادن و انرژی وانگیزه دادن است. باید به افراد یاد بدهید که خوب زندگی کنند. رشد افراد به آنها قدرت میدهد از پس مسئولیتهای رهبری برآیند. رهبری در این مرحله به رشد و بلوغ بالایی نیاز دارد.
- سطح پنجم رهبری: احترام (قله)
پنجمین و عالی ترین سطح رهبری، سطح شخصیت است. این سطحی نیست که انسان خودش بخواهد به آن برسد، زیرا رسیدن به آن از اختیار شما خارج است. فقط دیگران میتوانند شما را در این سطح قراردهند و آنها اینکار را میکنند، زمانی که برای مدتی طولانی آنان را در سطح چهارم به خوبی رهبری کرده اید. در این صورت شما اعتبار و احترام سطح پنجم را کسب کردهاید. وقتی نفوذ در این سطح درک میشود، متوجه میشوید که موقعیت سازمانی هیج ربطی به رهبری واقعی ندارد.
آخرین آزمون یک رهبر این است که پس از خود، روحیه و انگیزهی تلاش و پیشرفت را در کارکنان زنده نگه دارد. در این مرحله میتوانید در صورت کنارهگیری حداقل از یک نفر نام ببرید که میتواند جای شما را بگیرد. نفوذ و تسلط در این مرحله چندین برابر شده است. رهبری در قله میراث بزرگی را در سازمان به جا میگذارد.
در صورتی که تمایل دارید وضعیت خود را در 5 مرحله رهبری ارزیابی نمایید پرسشنامه مربوط به آن را از اینجا دانلود کنید.
پاسخنامه این آزمون را از این لینک دانلود کنید.
منبع: کتاب رهبری 360 درجه و 5 مرحله رهبری ، جان سی مکسول
بسیرا جالب و زیبا بود.
اگرچه توضیحات هر سطح در صورت ذکر مثال های عینی و عملی بهتر قابل فهم است. شاید دوره ای با این عنوان یا کارگاهی با این سرفصل بتواند بسیار زیباتر باشد. مخصوصا اگر تجربه عملی سخنران و سایر رهبران بزرگ دنیا به آن اضافه گردد.
خواهشمند است در صورت تدوین چنین دوره ای، در وبسایت نیز از قبل اطلاع رسانی شود.
جناب آقای نوری باسلام و تشکر از توجه شما. اتفاقا این موضوع در قالب یک کارگاه ارایه می گردد و تعدادی از ابزارهایی که در هر سطح رهبری مورد استفاده قرار می گیرد و برخی از تجربیات موجود ارایه می گردد. در صورت تمایل به برگزاری این کارگاه به صورت اختصاصی در سازمان خود با ما تماس بگیرید.
عالی بود سپاس از ارایه این مطلب ارزشمند .