قدمبرداشتن بر لبهٔ پرتگاه ورشکستگی؛
تیرماه سال ۱۳۹۶، تاریخی ماندگار در حافظهٔ مراکز درمانی خیریهٔ کشور است. در حالیکه هزینهها، با رشد تورم، افزایشی ۲۵ درصدی را تجربه میکردند؛ ابلاغ تعرفههای جدید خدمات تشخیصی و درمانی، درآمد بیمارستانهای خیریه را حدود ۴۰ درصد کاهش داد و چشمانداز پیشِرو چیزی نبود جز زیانی سنگین و قدمبرداشتن بر لبهٔ پرتگاه ورشکستگی.
مسئله این بود که برآوردهای مالی یکی از بیمارستانهای خیریه نشان میداد زیان پایان سالش ۱۶ برابر گردش مالی ماهانهاش خواهد شد و این یعنی…
بازآرایی ساختار مالی
در واکنش به این بحران، بیمارستان تصمیم گرفت بهجای رویکردهای دفاعی، مسیر بازآرایی ساختار مالی را پیش بگیرد و با اتکا به مدل کارت امتیازی متوازن (BSC)، هدفگذاری صریحی بر افزایش درآمدهای عملیاتی داشته باشد و تمرکز را بر افزایش بهرهوری و بهرهبرداری اثربخش از ظرفیتهای موجود معطوف سازد.
تحلیلهای اولیه نشان میداد که عملکرد مالی بیمارستان بهشکل معناداری به چهار کانون درآمدزایی شامل آنژیوگرافی، اتاق عمل، کلینیکها و اسکوپی وابسته است. ازاینرو، افزایش رونق در این مراکز اثری زنجیرهای و نقشی پیشران در فعالسازی سایر خدمات خواهد داشت.
با این مفروضات، نیاز به معیاری دقیق برای پایش عملکرد آنها احساس میشد؛ زیرا تا زمانیکه این کانونها بهدرستی فعال نشوند، سایر بخشها نیز نمیتوانند بهبودی پایدار پیدا کنند. به همین منظور شاخصی با عنوان «ظرفیت بلااستفاده» طراحی شد تا بتواند تفاوت بین ظرفیت بالقوهٔ یک بخش و ظرفیت بالفعل آن را مشخص کند. در واقع، شاخصی که با پایش مستمر و طراحی اقدامات اصلاحی متناسب، در مسیر کاهشی گام برمیداشت و نویدبخش افزایش درآمدها میشد.
اما این شاخص، انگیزه ایجاد نمیکرد…
در گامهای نخست، مسئلهای وجود داشت: این شاخص انگیزهٔ کافی برای حرکت در مسیر ایجاد نمیکرد. باید تغییر مهمی صورت میگرفت؛ تغییری ساده اما اثرگذار از جنس تغییر واحد اندازهگیری. قرار شد بهجای پایش این شاخص بهصورت «درصد یا حجم خدمت»، اندازهگیری آن بهصورت «ریالی» انجام شود. تصمیمی که اگرچه در ابتدا سادهانگارانه به نظر میرسید، اما موجب شد مدیران بهشکل ملموستری میزان بهرهوری بخش خود را درک کرده و نسبت به افزایش درآمدهای آن حساستر باشند.
پایش شاخص بهصورت مستمر ادامه یافت، اقدامات اصلاحی متناسب طراحی و اجرا شد و نتایج جالب بود: کاهش قابلتوجه ظرفیت بلااستفاده در بازهای کمتر از دو سال، افزایش درآمدهای بیمارستان و از همه مهمتر دستیابی به نقطهٔ سربهسر مالی در نیمهٔ نخست سال ۱۳۹۸. نتیجهای که نهتنها برای مدیران بیمارستان بلکه برای مدیران سایر مراکز شگفتانگیز بود؛ بیمارستان نهتنها از بحران و ورشکستگی نجات یافت، بلکه توانست عملکرد بخشها را بهرهور ساخته و چرخهای درآمدزایی را با سرعت بیشتری به حرکت درآورد.
بهرهگیری از شاخصهای متناسب، انتخاب واحد اندازهگیری مؤثر و استمرار و صبوری در اجرای سیاستهای اصلاحی میتواند حتی در شرایط نامساعد، مسیرهای برونرفت را هموار کرده و سازمان را در مسیری امن و پایدار هدایت کند.