ابتکار کوچکی که آموزش را عوض کرد

آموزش بی‌اثر؛ بررسی شاخص‌های عملکردی یکی از بیمارستان‏ها آماری خوشایند را به تصویر نمی‏کشید. میزان CPRهای موفق روی عدد ۴۸ درصد ایستاده بود و این یعنی از هر دو بیماری که دچار ایست قلبی می‏شدند، تنها یکی نجات پیدا می‌کرد. آموزش‌ها طبق روال انجام می‌شدند؛ جلسات تئوری، تمرین‌های ساده، گاهی

بدون پاسخ

۲۲ آذر ۱۴۰۴

فهرست مطالب

فهرست مطالب

آموزش بی‌اثر؛

بررسی شاخص‌های عملکردی یکی از بیمارستان‏ها آماری خوشایند را به تصویر نمی‏کشید.  میزان CPRهای موفق  روی عدد ۴۸ درصد ایستاده بود و این یعنی از هر دو بیماری که دچار ایست قلبی می‏شدند، تنها یکی نجات پیدا می‌کرد.

آموزش‌ها طبق روال انجام می‌شدند؛ جلسات تئوری، تمرین‌های ساده، گاهی با مولاژ و در پایان صدور گواهی. اما شاخص همچنان بدون بهبود جدی باقی مانده بود. گاهی شاخص اندکی رشد می‏کرد، اما دوباره به همان نقطه قبلی برمی‌گشت؛ انگار چیزی واقعاً تغییر نکرده بود. مسئله‏ای جدی که ذهن مدیر درمان بیمارستان را به چالش کشیده بود.

یادگیری در میدان

مدیر درمان، تصمیم گرفت رویکرد آموزش را تغییر دهد. نه با افزودن منابع یا محتوای جدید، بلکه با یک اقدام مشخص و متفاوت: اجرای مانورهای احیای بالینی، بدون اطلاع قبلی تیم درمان.

در هر مانور، مولاژی روی تخت یکی از بخش‏های بستری قرار داده می‌شد. کد CPR در بیمارستان به صدا در می‏آمد و تیم درمان، بی‌خبر از شبیه‌سازی بودن موقعیت، وارد عمل می‌شدند و عملکردشان، از لحظه ورود تا پایان عملیات، توسط دوربین نصب شده در اتاق ثبت می‌شد.

در جلسات بازخورد، همان تیم فیلم اجرای خود را تماشا می‌کرد. فضای کلاس، دیگر محدود به جزوه و ارائه نبود. افراد خودشان را می‌دیدند، درباره اقدامات و رفتارهایشان صحبت می‌کردند و نکات کلیدی، در جریان گفت‌وگویی خودجوش روشن می‌شد. اشتباهات، بدون توضیح مستقیم، خودشان را نشان می‌دادند.

این شیوه باعث شد آموزش، فقط یک کلاس یا تمرین نباشد؛ بلکه تجربه‌ای کامل بود که هم آگاهی را تقویت می‌کرد، هم مهارت و هم توان اجرا را در صحنه واقعی می‌سنجید. نتیجه این سنجش‌ها هم بی‌استفاده نمی‌ماند؛ پیشنهادهای اصلاحی از دل همان مشاهده‌ها بیرون می‌آمد و دوباره به برنامه آموزشی برمی‌گشت.

فیلم‌ها فقط ابزار آموزشی نبودند؛ فرصتی برای مواجهه با واقعیت بودند. آموزش، دیگر فقط بیان موضوع نبود؛ تبدیل به آینه‌ای شده بود که در آن، رفتار، خطا و یادگیری، همزمان دیده می‌شدند. جایی که کادر درمان، خودشان را در لحظه تصمیم‌گیری می‌دیدند، عملکرد را نقد می‌کردند و مسیر اصلاح را در دل تجربه پیدا می‌کردند.

تغییر ماندگار

پس از گذشت مدتی کوتاه از اجرای مستمر این مانورها، شاخص موفقیت CPR به ۷۴ درصد رسید. تغییری که نه با اضافه‌شدن کلاس، محتوا یا امکانات، بلکه فقط با بازطراحی روش آموزش اتفاق افتاد.

آنچه این تحول را ممکن کرد، ابزار پیچیده یا محتوای تازه نبود؛ ابتکاری ساده در طراحی آموزشی بود که آموزش را از سطح گفتن، به دیدن و اصلاح رساند.

وقتی افراد خودشان را در موقعیت واقعی ببینند و فرصت بازنگری پیدا کنند، یادگیری معنا پیدا می‌کند و ماندگار می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تیم تحریریه تعالی‌سازان