شناسایی و تحلیل نیازها و انتظارات ذینفعان، اولین گام برای اولویت بندی و مدیریت آنهاست، به خصوص زمانی که این انتظارات در تضاد با یکدیگر و با اهداف اصلی سازمان است.
این راه حل به سازمان کمک می کند که نیازهای ذینفعان در تمامی سطوح شناخته شده و نسبت به راهکارهای پاسخگویی به آنها، تصمیم متناسب بگیرد.
نیازهای ذینفعان کلیدی را پیش بینی می کنند و راهکاری برای اطمینان از فرضیات خود ندارند.
به اندازه گیری عملکرد خود از طریق سنجش رضایتمندی مشتریان می پردازند و ابزار دقیق تری ندارند.
دلایل تغییرات شاخص رضایتمندی را تشخیص نمی دهند و نمی توانند برای آن برنامه ریزی کنند.
نسبت به نظرات مشتریان، واکنشهای سلیقه ای و آتش نشانی دارند.
نیازهای ذینفعان را اولویت بندی نمی کنند و در نتیجه توازنی بین آنها برقرار نمی شود.
تغییر شاخص رضایتمندی به سختی اتفاق می افتد.
شاخص رضایتمندی مشتریانشان برای مدت طولانی ثابت و بدون تغییر باقی می ماند.